زندگی در بستر زمان در حال گذر است
همچون فصلها جاودان
و آکنده از عطرهای تلخ و شیرین.
در بهارش جشن تولد شکوفه ها
همراه با گریه ها و خنده ها …
تابستانش همچون خورشید گرم و سوزان
فصل عهد و پیمان و شیرین سخنیست
پاییز هزار رنگش
فصل لیلا های بی فرهاد و
زلیخا های دلتنگ است
در فصل سفید پوشش
لحظه ی کوچ پرستوهای دلگیر
سینه های از غم افروخته
و موهای چون برف سفید شده میرسد…
و در این آشفته بازار روزگار
شکوفه های رنگین باردیگر شکوفا میشوند…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *